۱) تك سلولی ها فقط از یك سلول ساخته شده اند و كارهای زیستی آنها درون همان یك سلول انجام می شود.
۲) آمیب آب شیرین ، جانداری تك سلولی است كه هیچ اتصال زیستی با محیط اطراف ندارد.
۳) در پیكر جانداران پر سولی ، سلول ها با همدیگر دارای اتصال زیستی هستند.
۴) به جاندارانی كه پیكر آنها از چندین سلول كم و بیش همانند و متصل به هم ساخته شده است ، كلنی می گویند.
۵) ولوكس و اسپیروژیر دو جلبك سبز هستند كه كلنی تشكیل می دهند.
۶) ولوكس جاندار ساكن آب شیرین است و پیكر آن به شكل یك كرهی توخالی است كه از یك لایه ی سلولی متشكل از هزاران سلول تشكیل شده است.
۷) سلو های ولوكس كلروفیل دارند و هر یك دارای دو تاژك هستند.
۸) در كلنی ولوكس تاژك ها به سمت بیرون از پیكر جاندار قرار دارند.
۹) كلنی ولوكس در هنگام حركت در آب می چرخد.
۱۰) در كلنی ولوكس سلول های درشتی در درون كلنی ولوكس ، تقسیم می شوند و از تقسیم آنها كره های جدید سلولی به وجود می آید.
۱۱) هر كلنی جدید از هزاران سلول بسیار كوچك تشكیل شده است ، این كرهی نوزاد با هم هضم چند سلول مادر از كلنی اصلی خارج و زندگی مستقل خود را آغاز می كند.
۱۲) این نوع تولید مثل را می توان سادهترین نوع زایش در جانداران دانست.
۱۳) فرآیندی كه در طی آن سلول های جاندار برای انجام وظایف خاصی ، شكل و ساختار مخصوصی پیدا می كنند ، تمایز نام دارد.
۱۴) تمایز باعث تشكیل بافت های مختلف می شود.
۱۵) مجموعهی سلول های كنار یكدیگر كه هماهنگ با هم وظیفه خاصی را انجام می دهند ، بافت نام دارند.
۱۶) تغییر شكل و ساختار سلول برای انجام وظیفهی خاص را اختصاصی شدن می نامند.
۱۷) در مهره داران ۴ نوع بافت اصلی وجود دارد ۱- بافت پوششی ۲- بافت پیوندی ۳- بافت ماهیچه ای ۴- بافت عصبی
بافت پوششی
۱۸) بافت پوششی یكی از سادهترین بافت های جانوری است.
۱۹) بافت پوششی ، سطح بدن و نیز سطح مجراها و حفره های بدن را می پوشاند .
۲۰) سلول های پوششی به یكدیگر نزدیك اند و بین آنها فضای بین سلولی اندكی وجود دارد.
۲۱) در زیر بافت پوششی بخشی به نام غشاء پایه وجود دارد كه بافت پوششی را به بخش های زیرین متصل نگه می دارد.
۲۲) غشای پایه شبكهای از پروتئین های رشته ای و پلی ساكارید چسبناك است.
۲۳) بافت پوششی را در دو گروه ۱- بافت پوششی یك لایه (ساده) ۲- بافت پوششی چند لایه (مركب ) می توان قرار داد.
۲۴) سلول پوششی می تواند به سه شكل ۱- سنگفرشی ۲- مكعبی ۳- استوانهای باشد .
۲۵) بافت پوششی سنگفرشی ساده را در جدار مویرگها و همچنین در جدار كیسه های هوایی شش ها و حالت مركب آن را در پوست و جدار مری می توان دید.
۲۶) بافت پوششی مكعبی ساده را در لوله های نفرون در كلیه ها می توان دید.
۲۷) بافت پوششی استوانهای ساده را در سطح درونی روده می توان دید.
۲۸) ساختار هر نوع بافت پوششی با وظیفهی آن بافت متناسب است.
۲۹) بافت پوششی مری از نوع سنگفرشی چند لایه است و دائما در حال تقسیم است تا سلول های كنده شده را جبران كند.
۳۰) بافت پوششی سنگفرشی تك لایه برای تبادل مناسب است مثلاً در كیسه های هوایی شش ها یا جدار مویرگ ها .
۳۱) سطح بعضی از سلول های پوششی موادی نرم ، چسبنده و لزج ترشح می كنند. به این بافت پوششی غشای موكوزی گویند.
۳۲) غشای موكوزی در لولهی گوارش و لوله های تنفسی مشاهده می شود.
۳۳) این ماده ی لزج و چسبنده موكوز نام دارد و در لوله های تنفسی ذرات گرد و غبار موجود در هوا را جذب می كند.
بافت پیوندی
۳۴) بین سلول های بافت پیوندی بر خلاف سلول های بافت پوششی ، فضای بین سلولی فراوان وجود دارد.
۳۵) این فضای بین سلولی را مادهای زمینهای پر می كند.
۳۶) ماده ی زمینهای ممكن است مایع ، ژله مانند (نیمه جامد ) و یا جامد باشد.
۳۷) در مادهی زمینهای ممكن است شبكهای از رشتههای پروتئینی یافت شود.
۳۸) بافت پیوندی بافتی است كه فاصلهی بین سایر بافت ها را پر می كند و آنها را به هم مرتبط می كند.
۳۹) درانسان ۶ نوع بافت پیوندی وجود دارد ۱- بافت پیوندی سست ۲- بافت پیوندی چربی ۳- بافت پیوندی خون ۴- بافت پیوندی رشته ای ۵- بافت پیوندی غضروف ۶- بافت پیوندی استخوان
۴۰) در بافت پیوندی سست ، سلول ها از هم فاصلهی زیاد دارند و شبكهای از رشته های در هم بافته شدهی بین آنها وجود دارند.
۴۱) بعضی از این رشته ها ، محكم و طناب مانند از جنس نوعی پروتئین به نام كلاژن هستند.
۴۲) بافت پیوندی سست در زیر پوست است و آن را به ماهیچه های زیرین متصل می كند.
۴۳) وظیفهی بافت چربی ۱- عایق كردن بدن ۲- ذخیرهی انرژی ۳- ضربه گیری می باشد.
۴۴) هر سلول چربی مقداری زیادی ماده ی چربی در خود ذخیره دارد.
۴۵) ماده ی زمینهای خون مایع است و پلاسما نام دارد.
۴۶) پلاسما از آب و نمك و پروتئین های محلول تشكیل شده است.
۴۷) سلول های خون گلبول های سفید و قرمز و پلاكت ها هستند.
۴۸) وظیفهی بافت خون ، انتقال مواد و نیز ایمنی بخشی به بدن است.
۴۹) بافت پیوندی رشتهای ازرشته های به هم فشرده شده ی كش سان ساخته شده است.
۵۰) زردپی ها كه ماهیچه ها را به استخوان متصل می كنند و رباط ها كه استخوان ها را به یكدیگر متصل می كنند بافت پیوندی رشته ای تشكیل شدهاند.
۵۱) غضروف مادهی بین سلولی دارد كه دارای قابلیت انعطاف است ( نیمه جامد )
۵۲) در مادهی بین سلولی غضروف رشته های فراوان كش سان وجود دارد.
۵۳) غضروف در دو سر استخوان ها در محل مفصل ها و در نوك بینی و لالهی گوش و صفحهی بین دندهای وجود دارد.
۵۴) استخوان سخت ترین نوع بافت پیوندی است . ( ماده ی زمینهای آن جامد است )
۵۵) مادهی بین سلولی استخوان شامل رشته های كلاژن و مواد كلسیم دار است.
بافت ماهیچهای
۵۶) وزن بافت ماهیچه ای از وزن سایر بافت های بدن بیشتر است.
۵۷) سه نوع بافت ماهیچه ای در بدن مهره داران وجود دارد ۱- بافت ماهیچه ای اسكلتی ۲- بافت ماهیچه ای قلبی ۳- بافت ماهیچهای صاف
۵۸) زردپی ها ، بافت ماهیچه ای اسكلتی را به استخوان ها متصل می كنند.
۵۹) بافت ماهیچه ای اسكلتی ارادی و در كنترل آگاهانهی ما می باشد ، بنابراین ماهیچه های ارادی نیز نامیده می شود.
۶۰) سلول های بافت ماهیچهای اسكلتی رشتهای هستند و در آنجا بخش های تیره و روشن دیده می شود.( به همین دلیل به آن مخطط گفته میشود)
۶۱) پس از تولد این سلول ها ماهیچهای تقسیم نمی شوند ، در نتیجه بزرگتر شدن ماهیچه ها با افزایش حجم آنها صورت می گیرد.
۶۲) ماهیچه ی قلبی باعث انقباض قلب می شود.
۶۳) ماهیچه ی قلبی نیز مانند ماهیچه های اسكلتی خط دار است.
۶۴) سلول های ماهیچه ی قلبی بر خلاف ماهیچه ی اسكلتی ، منشعب هستند.
۶۵) سلول های ماهیچه ای صاف خط دار نیستند و به همین دلیل نام آنها صاف هستند.
۶۶) ماهیچههای پیرامون لوله های گوارشی ، مثانه ، مجاری ادراری ، سرخرگ ها و سایر اندام داخلی از نوع صاف هستند.
۶۷) ماهیچه های صاف تحت كنترل آگاهانه ما نیستند و غیر ارادی هستند.
۶۸) شكل سلول های ماهیچهی صاف ، دوكی شكل است.
۶۹) سلول های ماهیچهی صاف به آهستگی منقبض می شوند و انقباض خود را مدت بیشتری نگه می دارند.
بافت عصبی
۷۰) بافت عصبی شبكه ای ارتباطی درون بدن تشكیل می دهد و پیام های عصبی را تولید و از بخشی به بخشی دیگر هدایت می كند.
۷۱) سلول های بافت عصبی نورون نام دارند و كاملاً تخصص یافتهاند.
۷۲) هر نورون دارای ۳ قسمت ۱- جسم سلولی ۲- دندریت ۳- آكسون می باشد
۷۳) جسم سلولی هسته را در خود جای داده است.
۷۴) رشته هایی كه پیام های عصبی را به سوی جسم سلولی نورون هدایت می كنند دندریت نام دارند.
۷۵) رشته هایی كه پیام های عصبی را از جسم سلولی به سمت انتهای خود هدایت می كنند آكسون نام دارد.
۷۶) درون بافت عصبی نوعی دیگر از سلول های غیر عصبی به نام نوروگلیا یا سلول های پشتیبان وجود دارند.
۷۷) سلول های پشتیبان به تغذیه نورون ها كمك می كنند و بعضی دیگر پیرامون آكسون ها و دندریت ها می پیچند و آنها را عایق بندی می كنند.
سازمان بندی سلول های گیاهی
۷۸) در برش های ساقه و ریشهی گیاهان علفی سه بخش دیده می شود ۱- روپوست ۲- پوست ۳- استوانهی مركزی
۷۹) سلول های روپوست پوشانندهی سطح هستند و نقش حفاظتی دارند.
۸۰) آوند های گیاه كه وظیفهی هدایت مواد مختلف را بر عهده دارند در استوانهی مركزی قرار دارند.
۸۱) در استوانهی مركزی علاوه بر آوندها ، بافتی به نام مغز وجود دارد.
۸۲) بافتی كه بین روپوست و استوانهی مركزی را پر می كند ، پوست نام دارد.
رشد گیاهان
۸۳) در گیاهان تقسیم سلولی فقط در چند منطقهی خاص به نام مناطق مریستمی صورت می گیرد.
۸۴) مهمترین مناطق مریستمی در گیاهان جوان و علفی ، مریستم های رأسی هستند.
۸۵) مریستم های رأسی در نوك ساقه و شاخه های جانبی و نیز در نزدیكی نوك ریشه قرار دارند.
۸۶) ساقهی گیاهان علفی و جوان ۳ نوع بافت اصلی دارد ۱- بافت روپوست (اپیدرم ) ۲- بافت زمینهای ۳- بافت هادی
۸۷) روپوست علاوه بر ساقه ، بخش های دیگر جوان گیاه مانند برگ ، میوه و بخش های گل را می پوشاند.
۸۸) سلول های روپوستی مادهی كوتینی به نام پوستك (كوتیكول) ترشح می كنند.
۸۹) كوتین پلی مری از اسید های چرب بلند است.
۹۰) پوستك از تبخیر آب ، حملهی میكروب ها و اثر سرما به سلول های زیرین خود جلوگیری می كند.
۹۱) سلول های نگهبان روزنه و كرك ها دو نوع از سلول های تمایز یافتهی روپوستی هستند.
۹۲) سلول های پوست بین روپوست و بافت های آوندی قرار می گیرد.
۹۳) پوست چند نوع بافت دارد كه عبارتند از ۱- بافت پارانشیمی ۲- بافت كلانشیمی ۳- بافت اسكلرانشیمی
۹۴) سلول های بافت پارانشیمی بزرگ اند ، دیوارهی نازك دارند ، معمولا دیواره دوم ندارند و زنده و فعال هستند.
۹۵) بافت پارانشیمی در فتوسنتز ، ترشح ، ذخیرهی مواد غذایی و آب دخالت دارند.
۹۶) بین سلول های پارانشیمی فضای بین سلولی زیادی وجود دارد.
۹۷) پارانشیم فتوسنتز كننده ، كلرانشیم نام دارد و در بخش های سبز رنگ گیاه دیده می شود.
۹۸) سلول های جوان پارانشیمی قدرت تقسیم نیز دارند.
۹۹) سلول های كلانشیمی دیوارهی ضخیمی دارند ، قابلیت رشد خود را حفظ كردهاند ، گاهی كلروپلاست دارند و فتوسنتز می كنند.
۱۰۰) سلول های كلانشیمی باعث استحكام و برافراشته ماندن ساقه ها و سایر بخش ها می شوند.
۱۰۱) سلول های بافت اسكرانشیمی دیوارهی دومین ضخیمی كه در آنها مادهی چوب (لیگنین ) وجود دارد. این سلول ها بعد از مدتی می میرند.
۱۰۲) بافت اسكرانشیمی باعث استحكام بخشیدن به گیاه می شوند.
۱۰۳) دو نوع سلول اسكرانشیمی در گیاهان یافت میشوند ۱- فیبر ها ۲- اسكلرئید ها
۱۰۴) فیبر ها سلول هایی دراز و كشیدهای هستند كه در میان بافت های دیگر قرار می گیرند.
۱۰۵) اسكلرئیدها سلول هایی كوتاه اما انشعاب دار هستند و بیشتر در پوشش دانه ها و میوه ها یافت می شوند.
مغز ساقه
۱۰۶) مغز بسیاری از ساقه های علفی از بافت پارانشیمی ساخته شده است.
۱۰۷) سلول های مغز دارای فضای بین سلولی فراوان هستند.
۱۰۸) سلول های مغز معمولاً مواد غذایی ذخیره می كنند.
۱۰۹) بخشی از مغز كه در میان دسته های آوندی قرار می گیرد ، اشعهی مغزی نام دارد.
بافت هادی
۱۱۰) گیاهان در برای جابجایی آب و مواد محلول در آن ۲ نوع بافت هادی دارند ۱- آوند چوبی ۲- آوند آبكشی
۱۱۱) سلول های هر دو نوع آوند پشت سر هم قرار می گیرند و لوله های باریكی به وجود می آورند.
۱۱۲) آوند های چوبی كار انتقال آب و مواد معدنی (شیرهی خام ) را از ریشه به برگها بر عهده دارند.
۱۱۳) دیوارهی سلولی سلول های آوندهای چوبی ضخیم است و این سلول ها بعد از مدتی می میرند و تبدیل به لوله های توخالی می شوند.
۱۱۴) آوند های چوبی خود دو نوع هستند ۱- تراكئیدها ۲- عناصر آوندی
۱۱۵) تراكئید ها باریك و دراز هستند و در قسمت انتهایی خود شكل مخروطی پیدا می كنند.
۱۱۶) حركت آب از هر تراكئید به تراكئید مجاور از راه لان ها انجام می گیرد.
۱۱۷) گیاهان گلدار عناصر آوندی نیز دارند كه گشادتر و كوتاهتر از تراكئید ها هستند و در پایانهی خود دارای منافذ بزرگی هستند.
۱۱۸) آوند های آبكشی هدایت شیرهی پرورده ( قند و مواد غذایی دیگر كه دربرگها ساخته می شوند) را در سر تا سر گیاه بر عهده دارد.
۱۱۹) سلول های آوند آبكشی زنده هستند ولی یا اندامك ندارند و یا اندامك های آنها تغییر یافته است.
۱۲۰) لوله های هدایت كننده در آوند آبكشی لوله های غربالی نام دارند.
۱۲۱) در لوله های غربالی منافذی در دیوارهی میان سلول های مجاور وجود دارد كه سیتوپلاسم این سلول ها را با یكدیگر مرتبط می كنند.
۱۲۲) در مجاورت لوله های غربالی سلول های همراه نیز قرار دارند.
۱۲۳) سلول های همراه دارای اندامك هستند و درآنها سنتز پروتئین و دیگر واكنش های متابولیسمی مورد نیاز سلول های لولهی غربالی انجام میشوند.
نكات درسی فصل چهارم كتاب زیست شناسی و آزمایشگاه ۱
وال و تغذیه او
۱۲۴) وال ها بزرگترین جانور كرهی زمین هستند.
۱۲۵) وال گوژپشت بدنی ۷۲ تنی دارد ، طول بدنش ۱۶ متر است. در هر وعده می تواند نیم تن غذا را در معدهی خود جای دهد و وزن غذای روزانهی او به ۲ تن می رسد.
۱۲۶) غذای وال ، ماهی ها ی كوچك و خرچنگ های ریز ساكن دریا ها است.
۱۲۷) وال به جای دندان چند ردیف اندام شانه مانند در دو طرف آروارهی بالای خود دارد . او برای غذا خوردن ، نخست دهان و گلوی خود را باز می كند و مقدار زیادی آب به همراه جاندارانی كه در آن شنا می كنند ، وارد دهان و گلوی خود می كند. سپس جانور دهان خود را می بنند ، آب از دهان خرج می شود ، اما ذرات غذایی در لای اندام شانه مانند او گیر می كنند. در این هنگام جانور این مواد را می بلعد و وارد معده ی خود میكند.
تغذیه و مراحل آن
۱۲۸) تغذیه فرآیندی است كه در طی آن جاندار غذا را می بلعد و سپس گوارش می دهد و مواد مفید آن را جذب و مصرف می كند و مواد زائد آن را دفع می كند.
۱۲۹) تغذیه دارای چهار مرحله است : ۱- بلع ۲- گوارش ۳- جذب ۴- دفع مدفوع
۱۳۰) بلع یعنی فرو بردن غذا از دهان به معده.
۱۳۱) گوارش خود دو نوع است الف) گوارش مكانیكی كه یعنی خرد كردن ذرات درشت غذا بع تكه های كوچك و ب) گوارش شیمیایی كه یعنی تجزیهی پلی مرها به مونومر های سازنده ی آنها
۱۳۲) گوارش شیمیایی به دو دلیل صورت می گیرد ۱- مولكول های پلی مر درشت هستند و نمی توانند از غشای سلول ها به راحتی عبور كنند و وارد سلول شوند. ۲- سلول ها به مونومر ها برای ساختن پلی مرها و تركیبات خود نیاز دارند.
۱۳۳) جذب یعنی ورود مولكول های مونومر به سلول های پوشانندهی سطح روده و سپس ورود آنها به درون خون.
۱۳۴) دفع یعنی خروج مواد گوارش نیافته و ترشحات لولهی گوارشی از بدن.
تغذیه و گوارش در جانوران مختلف
۱۳۵) نوع غذا و روش ها گوارش آن در جانوران مختلف متفاوت است.
۱۳۶) تفاوت غذا و روش های گوارش به خاطر شرایط محیط زندگی و ساختار بدنی است.
۱۳۷) جانوران از نظر نوع غذا سه دسته اند ۱- علفخواران ۲- گوشت خواران ۳- همه چیز خواران
۱۳۸) توتیا از جلبك های آب تغذیه می كند و علفخوار است.
۱۳۹) عنكبوت جانوری گوشت خوار است.
۱۴۰) انسان جانوری همه چیز خوار است.
۱۴۱) هر جاندار برای گوارش مواد غذایی باید محیطی بیرون از سلول ها داشته باشد تا آنزیم ها ی گوارشی به سلول ها و مولكول های زیستی آسیب نرسانند.
۱۴۲) جانداران تك سلولی برای گوارش مواد غذایی در درون خود واكوئل های خاصی دارند كه محیطی مجزا در درون سلول می باشد.
۱۴۳) آمیب و اسفنج گوارش درون سلولی دارند و در این گوارش ، واكوئل های گوارشی درون سلول فعالیت دارند.
۱۴۴) كرم كدو دهان و لولهی گوارشی ندارد و از پوست خود مواد غذایی گوارش یافتهی درون روده ی میزبان خود را جذب می كند.
۱۴۵) بسیاری از جانداران جایگاه خاصی در خارج از خون و سلول های بدن برای گوارش غذای خود دارند.
تغذیه در هیدر
۱۴۶) هیدر از كیسه تنان است و كیسهی گوارشی دارند . این كیسه فقط یك راه ورودی ( دهان سلولی ) و خروجی مشترك دارد.
۱۴۷) هیدر می تواند ذرات غذایی بسیار بزرگتر از سلول خود را ببلعد.
۱۴۸) هیدر جانداری صیاد است و صید خود را با نیش های زهری خود می كشد، سپس جانور با كمك بازوهای خود شكار را وارد دهان و كیسهی گوارشی خود می كند. در كیسهی گوارشی ، بعضی سلول های پوشاننده كیسه ، آنزیم های هیدرولیز كننده ترشح می كنند. بعضی دیگر از سلول ها تاژك هایی دارند كه با حركت دادن آنها ، غذا را با آنزیم های گوارشی مخلوط می كنند. ذرات درشت غذا به این ترتیب ریز می شوند. این ذرات وارد سلول ها ی پوشاننده كیسه گوارشی می شوند و بقیه مراحل گوارش به صورت درون سلولی طی می شود. باقس مانده ی بدن صید كه گوارش نیافته از راه همان دهان سلولی خارج می شود.
۱۴۹) هیدر در ابتدا دارای گوارش برون سلولی و در ادامه دارای گوارش درون سلولی است.
لوله ی گوارشی
۱۵۰) بسیاری از جانداران لولهی گوارشی دارند كه جهت حركت غذا در آن یك طرفه و از دهان به سمت مخرج است.
۱۵۱) لولهی گوارشی برای انجام كارهای اختصاصی ، شكل و عمل اختصاصی پیدا كرده است.و بخش های مختلفی در آن ایجاد شده است.
۱۵۲) چینه دان محل نرم شدن و ذخیرهی موقتی غذا است
۱۵۳) معده و سنگدان هم محل ذخیرهی موقتی غذا هستند ولی ماهیچه های آنها بسیار قوی تر از ماهیچه های چینه دان است و غذا را تا حدی خرد و آسیاب می كنند.
۱۵۴) روده جایگاه اصلی گوارش و جذب غذا است كه بین معده و مخرج قرار دارد .
۱۵۵) كرم خاكی جانوری همه چیز خوار است و خاك سر راه خود را همراه با مواد آلی آن می بلعد . این مواد از دهان به مری و از آنجا به چینه دان میروند . سپس در سنگدان غذ به كمك سنگ ریزه هایی كه وارد لولهی گوارشی شدهاند آسیاب می شود. در روده مواد آلی غذایی گوارش مییابند و مواد قابل جذب آن جذب می شوند.و سرانجام مواد غذایی گوارش نیافته ، خاك و سنگ ریزه ها از مخرج كرم دفع می شوند.
۱۵۶) دیوارهی روده ی كرم خاكی برجسته است . این برجستگی سطح تماس روده را با غذا افزایش می دهد و كارایی روده را بیشتر می كند.
۱۵۷) ملخ جانوری گیاه خوار است. صفحه های آرواره مانند اطراف دهان او غذای گیاهی را خرد می كند. ملخ هم چینه دان و سنگ دان دارد . غذا از سنگدان وارد معده می شود كه جایگاه گوارش شیمایی غذا است. جذب مواد غذایی در معدهی ملخ صورت می گیرد. نقش روده در ملخ جذب آب و فشرده تر كردن مواد غذایی برای خارج كردن آنها از مخرج است.
۱۵۸) در پرندگان ، غذا با سرعت بلعیده و از دهان و مری وارد چینه دان می شود و در آنجا نرم می شود. سپس غذا وارد معده می شود. در معده گوارش شیمیایی و مكانیكی غذا آغاز می شود.بسیاری از پرندگان با غذا سنگ ریزه هایی را نیز می خورند كه در سنگ دان به آسیاب كردن غذا كمك می كنند. گوارش شیمیایی غذا در روده تكمیل می شود و مواد غذایی و آب از روده جذب می شوند و مواد گوارش نیافته از مخرج دفع می شوند.
۱۵۹) بعضی پرندگان مثل گنجشك ، همه چیز خوار هستند و بعضی مثل عقاب گوشتخوار هستند.
دستگاه گوارش انسان
۱۶۰) دستگاه گوارش انسان شامل لولهی گوارشی و غده های گوارشی است.
۱۶۱) غده های گوارشی شامل غدد بزاقی ، پانكراس ، جگر ، غده های دیوارهی معده و غدد ترشح كنندهی موكوز در سراسر لولهی گوارشی و سایر غدد پراكنده می باشد.
۱۶۲) لولهی گوارشی در انسان شامل دهان – حلق – مری – معده – روده ی باریك – روده ی بزرگ و راست روده و مخرج می باشد.
۱۶۳) در برش عرضی دیوارهی لوله ی گوارشی از خارج به سمت داخل به ترتیب شامل لایه ای زیر است . ۱- لایهی پیوندی ۲- ماهیچه های طولی ۳- ماهیچه های حلقوی ۴- لایه ی زیر مخاطی و ۵- لایهی مخاطی
۱۶۴) لایه ی پیوندی خارجی در حفرهی شكمی ، بخشی از پرده ی صفاق یا روده بند را تشكیل می دهد.
۱۶۵) روده بند ، اندام های موجود در حفرهی شكمی را از خارج به هم متصل كرده و نگه می دارد..
۱۶۶) ماهیچه های لولهی گوارشی بجز در ناحیهی دهان، ابتدای حلق و مخرج كه از نوع ارادی هستند ، بقیه از نوع صاف و غیر ارادی هستند.
۱۶۷) انقباض ماهیچه ها ، موجب خرد و نرم شدن مواد و حركت آنها به سمت جلو و مخلوط شدن آنها با ترشحات غدد می شود.
۱۶۸) لایهی زیر مخاطی ، یك لایه ی پیوندی با رگ های خونی فراوان است كه مخاط را از ماهیچه ها جدا می كند.
۱۶۹) مخاط ، از نوع بافت پوششی با آستر پیوندی است كه مواد موكوزی ترشح می كند.
۱۷۰) مخاط در قسمت های مختلف لولهی گوارشی ، با كار هر قسمت هماهنگ شده است. مثلا در دهان از نوع سنگفرشی چند لایه و در روده و معده از نوع استوانه ای یك لایه است.
۱۷۱) در مخاط هم سلول های ترشح كننده و هم سلول های جذب كننده یافت می شوند.
۱۷۲) سطح داخلی لوله ی گوارشی در اكثر نواحی چین های ریزی دارد كه سطح تماس مخاط را با مواد غذایی افزایش می دهند.
حركات لولهی گوارشی
۱۷۳) حركات لولهی گوارشی به دو صورت ۱- موضعی و ۲- دودی می باشد .
۱۷۴) حركات دودی با انقباض ماهیچه های حلقوی و انتقال حركت به تارهای ماهیچه ای جلوتر ، مواد را در لولهی گوارشی به جلو می راند.
۱۷۵) این حركت های دودی ، هنگام پایان یافتن گوارش شیمیایی در معده به حدی شدید است كه موجب تخلیهی معده می شود.
۱۷۶) حركات دودی در روده ی باریك ضعیف است و در هر نوبت فقط ۱۰ تا ۱۵ سانتی متر ، مواد غذایی را به جلو می راند.
۱۷۷) اتساع (باز شدن ) لوله ی گوارشی باعث تحریك اعصاب دیوارهی آن و در نتیجه راه اندازی حركات دودی می شود.
۱۷۸) حركات موضعی به صورت انقباض های جدا از یكدیگر ، محتویات روده را به قطعات جدا از یكدیگر تقسیم می كنند . نتیجهی این نوع حركت ها مخلوط شدن مواد غذایی و شیره ها در لولهی گوارشی است.
۱۷۹) تكرار این حركات موضعی در ابتدای روده ی باریك بیش از انتهای آن است و باعث به جلو رانده شدن مواد می شود.
گوارش در دهان
۱۸۰) در دهان گوارش شیمیایی و مكانیكی آغاز می شود.
۱۸۱) دندان ها در گرفتن لقمه ی غذایی و خرد كردن آن نقش اصلی را دارند( گ.ارش مكانیكی)
۱۸۲) ماهیچه هایی كه فك پائین را حركت میدهند ، در هنگام جویدن در بین دو دندان آرواره نیرویی شدید در حد ۱۰۰ كیلوگرم بر سانتی مترمربع ایجاد می كنند.
نكات درسی فصل چهارم كتاب زیست شناسی و آزمایشگاه ۱- قسمت دوم
بزاق كارهای مختلفی انجام می دهد.
۱۸۳) بزاق مخلوطی از ترشحات سه جفت غده ی بناگوشی ، زیر آروارهای و زیر زبانی و نیز غده های كوچك ترشح كنندهی موسین است.
۱۸۴) ترشحات غده های بناگوشی رقیق تر و بیشتر از دو غده ی بزاقی دیگر است و در آن آنزیمی به نام پتیالین وجود دارد.
۱۸۵) پتیالین ، گوارش كربوهیدرات ها را در دهان آغاز و نشاسته را به مالتوز تبدیل می كند.
۱۸۶) مادهی دیگری به نام موسین ،در بزاق ، پس از جذب آب محلولی چسبناك به نام موكوز به وجود می آورد.
۱۸۷) موكوز باعث به هم چسبیدن ذرات جویده شده و لغزنده و مناسب شدن آنها برای انجام عمل بلع می شود.
۱۸۸) غده های ترشح كنندهی موسین در سرتاسر طول لوله ی گوارش وجود دارند.
۱۸۹) لیزوزیم تركیب دیگری موجود در بزاق است .
۱۹۰) دیوارهی سلول سلولی باكتری های بیماری زای موجود در غذا و دهان را از بین می برد و حفرهی دهان را ضد عفونی می كند.
۱۹۱) ترشح دائمی بزاق ، محیط دهان را پیوسته مرطوب نگه می دارد ، به احساس چشایی كمك می كند و حركت زبان و لب ها را در هنگام سخن گفتن راحت می كند .
۱۹۲) ترشح بزاق در هنگام خواب بسیار كاهش می یابد.
بلع ، غذا را از دهان به معده می رساند.
۱۹۳) بلع انتقال لقمه ی غذایی جویده شده از دهان به معده است كه به وسیلهی مركز عصبی آن انجام می شود ( بصل النخاع)
۱۹۴) در هنگام بلع پس از جویده شدن غذا ۱- زبان بالا می آید و به كام می چسبد و به سمت گلو فشار می آرود و لقمه ی غذا را به گلو می فرستد ۲-گیرنده های مكانیكی گلو تحریك شده و انعكاس بلع ایجاد می شود. ۳- در هنگام بلع زبان كوچك به سمت بالا می رود و دهانه ی راه بینی را می بندد. ۴- حنجره نیز بالا می آید و اپی گلوت پائین می آید و با رسیدن این دو به هم راه نای نیز بسته میشود.۵- در این حالت غذا وارد مری می شودكه با حركات دودی خود غذا را به معده می رساند.
۱۹۵) در هنگام بلع مركز بلع با اثر بر مركز تنفس ، باعث قطع موقت تنفس می شود.
۱۹۶) نیروی جاذبه در حركت لقمه ی غذا در مری نقش چندانی ندارد.
۱۹۷) ماهیچه ی بخش انتهایی مری كاردیا نام دارد كه در حالت عادی منقبض است و از ورود محتویات معده به مری جلوگیری می كند ولی با رسیده لقمه ی غذا و حركات دودی به آن ، ماهیچه های آن از انقباض خارج شده و لقمه وارد معده می شود.
معده
۱۹۸) غذا در معده بر اثر حركات معده و شیره های آن ، ریز و نرم و به طور نسبی هضم می شوند و به صورت ماده ای خمری شكل به نام كیموس در می آیند.
۱۹۹) كیموس به تدریج به دوازدهه ( قسمت ابتدایی روده ی باریك) وارد میشود.
۲۰۰) سطح داخالی معدهی خالی چین خورده است كه با پر شدن معده ، این چین خوردگی ها ناپدید می شوند.
۲۰۱) در انتهای معده ، ماهیچه ای حلقوی وجود دارد كه دریچه ی پیلور را به وجود می آرود كه فقط هنگام تحویل كیموس به روده ی باریك باز میشود.
۲۰۲) ماهیچه های حلقوی (داخلی) و طولی ( خارجی ) معده در نزدیكی پیلور قطورتر ازنواحی بالایی معده هستند.
۲۰۳) بعد از ورود غذا به معده ، انقباض های معده به تدریج شدیدتر می شوند و تعداد آنها بیشتر می شود.
۲۰۴) انقباض های معده از زیر كاردیا شروع و در طول معده به سمت پیلور پیش می روند.
۲۰۵) در پایان گوارش معدی ، شدت انقباض های معده به حدی می رسد كه در هر حركت بخشی از كیموس معده به دوازدهه رانده می شود و بقیهی كیموس به خاطر بسته شدن دریچه ی پیلور دوباره به معده بر می گردد.
۲۰۶) هر چه حجم كیموس و كشیدگی دیواره ی معده بیشتر باشد ، حركات تخلیهای معده با شدت بیشتری صورت می گیرند.
۲۰۷) تركیب شیمیایی كیموس و حجم كیموس موجود در دوازدهه، مهمترین عوامل مؤثر بر تخلیهی معده هستند.
۲۰۸) در معده مواد مختلفی ترشح می شوند.
۲۰۹) ترشحات معده عبارتند از :
a. موسین كه سلولهای ترشح كننده آن در سراسر سطح داخلی معده وجود دارند و لایهی ضخیم و چسبنده و قلیایی موكوزی ایجاد می كنند. این ماده سطح داخلی معده را لغزنده می كند و مخاط آن را از اثر شیره ی معده محافظت می كند.
b. آنزیم های معده كه به وسیله ی سلول های اصلی (پپتیك) غده های دیوارهی معده تولید می شوند كه خود عبارتند از :
i. چند پروتئاز كه به نام كلی پپسینوژن خوانده میشوند . پپسینوژن خود پس از تماس با اسید معده به مولكول هایی كوچكتر به نام پپسین تبدیل می شود كه پپسین هم با اثر بر پپسینوژن ، به این تبدیل كمك می كند. پپسین پروتئین ها را به مولكول های كوچكتر پپتیدی تجزیه می كند.
ii. رنین كه در شیرهی معده ی نوزادان آدمی و بسیاری پستانداران یافت می شود و پروتئین شیر را كه كازئین نام دارد رسوب مب دهد. از رنین به عنوان مایه پنیر در پنیر سازی استفاده می شود.
c. اسید معده كه همان اسید كلریدریك است ( HCl ) و باعث گوارش غذا ، كشتن میكروب های غذا و تبدیل پپسینوژن به پپسین می شود.
d. فاكتور داخلی معده كه برای حفاظت ویتامین ۱۲B در مقابل اثر اسید و آنزیم ها و جذب آن در روده لازم است. ویتامین ۱۲B برای زایش طبیعی گلبول های قرمز لازم است و كمبود آن باعث كاهش تعداد گلبول های قرمز و كم خونی می شود.
e. گاسترین كه نوعی هورمون است و توسط غده های مجاور پیلور به خون ترشح می شود و محرك ترشح اسید و آنزیم های شیرهی معده است.
۲۱۰) .غده های نزدیك تر به پیلور ، آنزیم های شیرهی معده را می سازند و غدههای بالاتر علاوه بر آنزیم ، اسید و فاكتور داخلی معده را نیز ترشح می كنند.
استفراغ
۲۱۱) استفراغ یك عمل دفاعی است كه هدف آن خالی كردن محتویات معده و بخش های بالایی روده ی باریك ازراه دهان است.
۲۱۲) تحریك گیرنده های ناحیهی گلو و یا معده و روده و بیماری های مختلف ممكن است این انعكاس دفاعی را ایجاد كند.
۲۱۳) استفراغ با یك دم عمیق و بسته شدن حنجره و بالا رفتن زبان كوچك آغاز می شود و با انقباض ماهیچه های شكم و سینه و افزایش فشار وارد بر معده ، محتویات آن را از راه دهان خالی می كند.
روده ی باریك
۲۱۴) گوارش شیمیایی مواد در روده ی باریك تكمیل می شود.
۲۱۵) دیوارهی روده ی باریك چین خوردگی های فراوانی دارد كه روی آنها پرزهای فراوانیدیده می شود و در مجموع سطح تماس روده را با مواد غذایی افزایش می دهند.
۲۱۶) در دیوارهی روده ی باریك علاوه بر غدد ترشح كنندهی موكوز ، غده های دیگری نیز وجود دارند كه مایعی نمكی بدون آنزیم ترشح می كنند و حركت مواد در روده را آسان می كنند.
۲۱۷) همچنین در دیوارهی رودهی باریك سلول های پوششی وجود دارند كه پس از كنده شدن و افتادن به درون روده آنزیم های درونی خود را آزاد می كنند.هورمونی به نام سكرتین توسط سلول های روده ی باریم به خون ترشح می شود كه محرك مؤثری برای ترشح بیكربنات شیرهی پانكراس است.
۲۱۸) در روده ی كوچك پس از تكمیل گوارش شیمیایی فرآیند جذب مونومر ها و مواد غذایی قابل جذب انجام می شود.
پانكراس ( لوزالمعده )
۲۱۹) بخش برون ریز پانكراس قویترین آنزیم های لولهی گوارش را ترشح و به ابتدای دوازدهه وارد می كنند.
۲۲۰) پروتئاز های شیرهی پانكراس هنگام ورود به دوازدهه غیر فعال هستند و پس از ورود به صورت فعال در می آیند.
۲۲۱) بیكربنات سدیم موجود در ترشحات پانكراس نیز اثر اسیدی كیموس معده را خنثی و محیط روده را قلیایی می كند.
۲۲۲) بیشتر بیكربنات سدیم دوباره درروده جذب خواهد شد.
۲۲۳) عوامل عصبی و هورمونی ترشح شیرهی پانكراس را تنظیم می كنند.
جگر و صفرا
۲۲۴) صفرا یك ماده ی قلیلیی است كه توسط جگر ساخته میشود و در كیسه ی صفرا ذخیره می شود.
۲۲۵) صفرا پس از ورود به روده باعث می شود كه ۱- ذرات درشت چربی به صورت ذرات ریز در آب درآیند و یك امولسیون پایدار تشكیل شود تا لیپاز پانكراس بهتر بر چربی ها اثر كند ۲- املاح صفرا حركات دودی روده را شدت می دهند ۳- صفرا حالت قلیلیی دارد و حالت اسیدی كیموس معدی را تا حدی خنثی می كند ۴- موادی دفعی مثل بیلی روبین و بیلی وردین از طریق صفرا و لولهی گوارشی دفع می شوند.
۲۲۶) تركیب صفرا تشكیل شده است از رنگ ها ، املاح ، كلسترول و نوعی لیپید به نام لسیتین.
۲۲۷) در صفرا دو ماده ی رنگی به نام بیلی روبین و بیلی وردین وجود دارد كه از تجزیهی همگلوبین گویچه های قرمز مرده در كبد به وجود می آیند .
۲۲۸) بخشی از موارد رنگی صفرا دوباره جذب خون می شوند و از راه ادرار دفع می شوند و رنگ ادرار را باعث می شوند.
۲۲۹) بخشی دیگر از مواد زنگی صفرا بر اثر آنزیم های گوارشی تغییر می كنند و زنگ قهوه ای مدفوع را به وجود می آورند.
۲۳۰) رسوب كلسترول در كیسه ی صفرا یا مجاری خروج آن ، سنگ صفرا را باعث می شود
۲۳۱) ورود رنگ های صفرا به خون در اثر بیماری های خونی یا كبدی و یا سنگ صفرا موجب بیماری زردی یا یرقان خواهد شد.
جذب مواد در روده
۲۳۲) فرآیند شیمیایی اصلی در گوارش شیمیایی و تبدیل پلی مرها به مونومر ها ، در دستگاه گوارش ، هیدرولیز است.
۲۳۳) در پایان گوارش ، كربو هیدرات ها به مونوساكارید ، پروتئین ها به آمینو اسید و چربی ها به گلیسرول و اسید چرب تبدیل می شوند.
۲۳۴) برخی مواد دارویی از مخاط دهان و معده نیز جذب می شوند.
۲۳۵) چین خوردگی ها ، پرزها و ریز پرزها در روده ی كوچك باعث افزایش سطح جذب مواد غذایی می شوند. ( حدود ۲۵۰ متر مربع)
۲۳۶) جذب مواد در روده با سه پدیده ی انشار ، اسمز و انتقال فعال صورت می گیرد.
۲۳۷) جذب هر یك از انواع تركیبات غذایی به شرح زیر است :
a. جذب اغلب قندهای ساده با انتقال فعال و همراه با جذب سدیم و به كمك آن توسط سلول های پوششی مخاط روده ، صورت می گیرد.
b. جذب اسید های آمینه با انتقال فعال صورت می گیرد و وجود سدیم در روده برای جذب آنها لازم است.
c. چربی ها كه پس از گوارش به مونوگلیسرید ها و دی گلیسرید ها و اسیده ای چرب تبدیل شده اند به آسانی وارد سلول های پوششی مخاط روده می شوند و در آنجا مجدداً به صورت تری گلیسرید در می آیند و آنگاه وارد مویرگ های لنفی می شوند.
d. ویتامین های محلول در چربی ( K , E , D , A ) همراه با ذرات چربی جذب می شوند. اما سایر ویتامین ها به صورت انتشار وارد خون می شوند .
e. جذب ویتامین ۱۲B كه مولكول درشتی است ، به كمك یك پروتئین حامل ( فاكتور داخلی معده ) صورت می گیرد.
f. تركیبات معدنی روده از راه انتشار و یا انتقال فعال جذب می شوند.
g. آب در روده منحصراً توسط پدیده ی اسمز جذی می شود.
۲۳۸) آمینو اسید هایی كه از روده جذب می شوند از گوارش پروتئین های موجود در لولهی گوارشی و سلول های مرده و جدا شدهی بافت پوششی روده حاصل می شوند.
۲۳۹) علت اینكه چربی ها بر خلاف سایر مواد وارد مویرگ های خونی نمی شوند این است كه سطح خارجی مویرگ ها با لایهای از پلی ساكارید پوشیده شده كه مانع ورود مولكول های چربی به آن می شود.
روده ی بزرگ
۲۴۰) روده ی بزرگ درانسان ۱۲۰ سانتی متر طول و حدود ۶ سانتی متر قطر دارد و بخش انتهایی لولهی گوارش است.
۲۴۱) ابتدای روده ی بزرگ روده ی كور نام دارد و به زایده ی آپاندیس ختم می شود.
۲۴۲) روده ی بزرگ شامل سه قسمت تقریباً مستقیم به نام های كولون بالا رو ( در سمت راست) ، كولون افقی و كولون پائین رو است.
۲۴۳) كولون پائین ر ودر سمت چپ است و به راست روده و ماهیچهی حلقوی داخلی و خارجی مخرج ختم می شود.
۲۴۴) ماهیچه ی حلقوی اول از نوع صاف و غیر ارادی و ماهیچه ی حلقوی دوم از نوع مخطط و ارادی است.
۲۴۵) موادی كه وارد رودهی بزرگ می شوند ، شامل آب و املاح ، مقدار كمی مواد غذایی گوارش نیافته مانند سلولز و بقایای ترشحات غدد گوارشی است.
۲۴۶) دیوارهی رودهی بزرگ آب و املاح را جذب مب كند و باعث غلیظ شدن مدفوع می شود.
۲۴۷) باكتری هایی كه در روده ی بزرگ زندگی می كنند ، برخی مواد مانند سلولز را تجزیه و از گلوكز ایجاد شده برای تغذیه خود استفاده می كنند .
۲۴۸) این باكتری ها مقدار كمی ویتامین های B و K نیز تولید می كنند كه جذب خون می شود.
۲۴۹) بخشی از گازهای روده ، مانند هیدروژن ، متان و سولفید هیدروژن به خاطر عما همین باكتری ها است.
۲۵۰) مقدار كمی پتاسیم و موكوز از غده های دیوارهی روده ی بزرگ ترشح و دفع می شود.
۲۵۱) رودهی بزرگ تحرك زیادی ندارد.
سازش دستگاه گوارش علفخواران
۲۵۲) تفاوت دستگاه گوارش جانوران برای حداكثر استفاده از غذا و كارایی دستگاه گوارش است.
۲۵۳) طول لولهی گوارش تعیین كننده ی نوع غذایی است كه جاندار می خورد.
۲۵۴) طول روده در جانوران گوشت خوار كوتاهتر از سایر جانوران است.
۲۵۵) بلندتربودن طول روده فرصت بیشتری به آن می دهد تا مواد غذایی موجود در مواد گیاهی را بیشتر جذب كند.
۲۵۶) گوارش مواد گیاهی دشوار تر از گوارش گوشت و مواد جانوری است .
۲۵۷) طولانی تر شدن روده سطح تماس پوشش درونی روده را با غذا افزایش می دهد و می دانیم كه غلظت مواد غذایی قابل جذب در غذاهای گیاهی كمتر از مواد جانوری است.
۲۵۸) نوزاد قورباغه كه آبزی است گیاهخوار است ، اما قورباغه ی بالغ گوشتخوار (حشره خوار ) است . نسبت طول روده به طول بدن در نوزاد قورباغه بیسار بیشتر از همین نسبت در قورباغهی بالغ است.
۲۵۹) هنگام دگردیسی قورباغه و تبدیل نوزاد قورباغه به قورباغهی بالغ ، رشد روده نسبت به سایر بخش هایبدنی كند تر است.
۲۶۰) پستانداران گیاهخوار عموماً رودهی بسیار بلندی دارند.
۲۶۱) درلولهی گوارشی بسیاری از پستانداران گیاهخوار حفره هایی وجود دارد كه باكتری های تجزیه كننده سلولز در آنجا ساكن هستند.
۲۶۲) در بعضی جانورا ن گیاهخوار این حفره رودهی بزرگ یا رودهی كور می باشد. دستگاه گوارش فیل و اسب از این نوع می باشد.
۲۶۳) در این جانوران (فیل و اسب) از آنجا كه گوارش سلولز در رودهی باریك انجام نمی شود ، بسیاری از مواد غذایی موجود در روده ی آنها به صورت مدفوع دفع می شود.
۲۶۴) نشخوار كنندگان مانند گاو و گوسفند و گوزن و بز ، معده ی چهار قسمتی دارند كه به ترتیب شامل سیرابی ،نگاری ، هزارلا و شیردان است.
۲۶۵) جانور ابتدا مواد گیاهی نیمه جویده شده را می بلعد . باكتری های سیرابی و نگاری مقدار زیادی از سلولز را در این دو قسمت تجزیه می كنند. سپس جانور در هنگام استراحت غذای سیرابی و نگاری را بار دیگر وارد دهان خود می كند و آن را دوباره می جود و بار دیگر می بلعد. غذا این بار وارد هزارلا می شود و آب آن جذب میشود. پس از آن غذا به شیردان وارد میشود كه در شیردان آنزیم های گوارشی جانور ، سبب گوارش شیمیایی مواد غذایی می شوند. در شیردان غذا همراه با باكتری هایی كه با آن وارد شدهاند گوارش می یابد و مقدار زیادی از مواد غذایی آمادهی آن جذب می شود.
۲۶۶) باكتری ها با سرعت زیاد تكثیر می یابند ، بنابراین مقدار آنها تقریباً درلولهی گوارشی ثابت است.
۲۶۷) دستگاه گوارش نشخوار كنندگان به علت سازگاری بیشتر ، نسبت به سایر علفخواران مثل فیل و اسب كارایی بیشتری دارد