در کل دو نوع سیاهچاله وجود دارد:
• شواترزشیلد (Schwarzchild): سیاهچاله غیر دوار
• کِر(Kerr): سیاهچاله دوار
--سیاهچاله کارل شواترزشیلد سادهترین نوع است که در آن مرکز دوران نمیکند و ثابت است. این نوع سیاهچاله تنها دارای یک نقطه یکتایی و یک افق رویداد است.
--سیاهچالههای کِر در طبیعت به وفور یافت میشوند و در آنها هسته دوران می کند و دلیل این دوران نیز، ستارهای است که این سیاهچالهها از آن به وجود آمدهاند.
معمولاً این ستارههای دوار هستند که سیاه چالههای کِر را بوجود میآورند. وقتی که ستارهای دوار متلاشی میشود، هسته آن همچنان دوران میکند و به همین دلیل سیاهچاله بوجود آمده نیز به صورت دوار به جا میماند. اگر با "اندازه حرکت دورانی" آشنا باشید این مطلب را بهتر متوجه میشوید.
سیاهچاله کِر از چهار قسمت زیر تشکیل میشود:
• تکینگی (Singularity) : همان هسته بجا مانده از ستاره متلاشی شدهاست.
• افق رویداد: دهانه سیاهچاله
• کارکُره (Ergosphere): اگر یک سیاهچاله حرکت مداری داشته باشد، آغاز به کشیدن فضا - زمان به دور افق رویداد میکند. این گردش فضا به دور افق رویداد را کارکُره (ergosphere) میگویند و شکل بیضوی دارد.
•حد ایستائی (Static Limit): مرز بین کارکره و فضای عادی
اگر جسمی از میان کارکره عبور کند و از دوران آن انرژی کسب کند شانس فرار از سیاه چاله را دارد. ولی اگر جسمی از افق رویداد گذر کند به دورن سیاهچاله مکیده میشود. در حال حاضر هیچ کدام از تئوریهای فیزیک نمیتواند توضیح دهد که درون سیاهچاله چه اتفاقی برای ماده و انرژی میافتد.
با اینکه تا بحال هیچ سیاهچالهای توسط انسان دیده نشده است، سه خاصیت اصلی سیاهچاله برای ما قابل اندازهگیری است:
• جرم
• بار الکتریکی
• اندازه حرکت دورانی
جرم سیاهچاله و اندازه حرکت آن را میتوان توسط اجرام در حال حرکت اطراف آن و قوانین کپلر اندازه گرفت.
چیزی که ما به دنبالش هستیم یک ستاره یا حلقه گازی است که با رویت آن و مشاهده رفتار آن بتوانیم حضور سیاهچاله را تشخیص دهیم. برای مثال از مشاهده حرکت دورانی ستارهای میفهمیم که اثری نامرئی و غیر محسوس عامل این دوران است و سپس در مییابیم که این اثر از جرم متراکم عظیمی میآید. از اینجا احتمال حضور یک سیاهچاله را میدهیم.
یک از راههای کشف سیاهچالهها استفاده از امواج گرانشی است که هنگام فروپاشی گسیل می کنند. هر جرم اختری از حیث شکل نامتقارن تششع ممکن است یک منبع قابل اکتشاف مشخص به وجود آورد.
زمانی که جسمی به درون سیاهچاله مکیده میشود دمایش به هزاران درجه کلوین میرسد و شتاب بزرگی میگیرد. این اجرام امواج مختلفی را گسیل میکنند که ساده ترین آن اشعه ایکس است که توسط رصدخانهها و آشکارسازهای بیرون جو قابل رویت هستند.با وجود تمام تلاشهای دانشمدان در شناخت سیاهچالهها، این پدیدههای فضایی یکی از مرموزترین و جذابترین موضوعات اختر فیزیک باقی میمانند.
اکنون هستهای که داریم یک سیاهچاله (Black Hole) است. اگر یک سیاهچاله حرکت مداری داشته باشد، آغاز به کشیدن فضا-زمان به دور افق رویداد میکند. این گردش فضا به دور افق رویداد را کارکُره (ergosphere) میگویند و شکل بیضوی دارد.
هسته ستاره متلاشی شده به عنوان مرکز سیاهچاله یا تکینگی (نقطه یکتایی) در نظر گرفته میشود. دهانه سیاهچاله به " افق رویداد" یا Event Horizon معروف است.
ابتدا برای فهم بهتر سیاهچالهها بد نیست این را بدانید سیاهچالهها به قدری متراکمند که اگر کل کرهٔ زمین قطرش به 0.9 سانتیمتر تقلیل یابد اما جرمش ثابت بماند به یک سیاهچاله تبدیل میگردد.
شاید بهتر است افق رویداد را به عنوان دهانه سایهچاله در نظر بگیرید که همه چیز را میبلعد. وقتی چیزی از افق رویداد میگذرد برای همیشه از بین میرود.